حضرت سلیمان (ع) از پیامبرانی بودند
که خداوند او را بر جن وانس و...مسلط نموده بود.
روزی چند نفر از اصحاب خود را همراه یکی از جنهای بزرگ وگردنکش فرستاد،
تا چند ساعتی به میان مردم بروند وگردش کنند وسپس بازگردند
وبه اصحاب فرمود :در این سیر وسیاحت هر چه را از جن شنیدید
به خاطر بسپارید و وقتی نزد من آمدید برای من بیان کنید.
آنها همراه آن جن سرکش حرکت کردند تا به بازار رسیدند
وامور زیر را از آن جن دیدند:
https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04
:: موضوعات مرتبط:
داستانک ,
,
:: برچسبها:
داستان ,
داستان زیبا ,
داستانک ,
داستان کوتاه ,
داستان زیبا درباره ی حضرت سلیمان ,
حضرت سلیمان ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب ...